فوتبال عراق بعداز جنگ


امروز وقتی بازی عراق و ازبکستان(فوتسال)رو پخش می کرد و وقتی دیدم که از ازبکستان به عنوان رقیب جدی برای ایران یاد میشه به حماقت میرزایی(با وجودی که خیلی دوستش دارم)خنده ام گرفت.عراقیها اون موقع که صدام بالای سرشون بود و عدی هم متصدی فوتبالشون بود با بدترین شرایط سفر می کردن(جز رقابتهای مقدماتی جام جهانی).اونها مدتی هست که غذای کافی توی مملکتشون نیست و معلوم بود که تقریبا بدون تمرین به این رقابتها اومدن.دلم می خواست اون دقایق اخر یک گل می زدن.
مربی المانی عراقیها که چند روز قبل از جنگ عراق از بغداد فرار کرده بود برای ادامه کار به عراق برگشت و پس از دعوت بازیکنان مورد نظر فهمید که نیم بیشتری از بازیکنان تیم ملی عراق که جزو ارتش عراق بودند اصلا زنده نیستند و یا در عراق نیستن.
ورزشگاه ملی بغداد پارکینگ تانگهای امریکایی شده. امریکاییهایی که تا ۱۰ سال پیش هیچ چیز از فوتبال نمی دونستن.همون ورزشگاهی که ما ۲ـ۱ عراق رو در مقدماتی بردیم حالا پارکینگ تانکها شده.
نمی دونم از اون پنجاه هزار تماشاگر چند تا شون زنده اند.نمی دونم دروازه های فلزی استادیوم خشن بغداد الان چه وضعی دارن.
اینها رو نوشتم که فوتبالیستهای بغداد هم الان یک چشمشون خون و یک چشمشون شادی.چون عدی که به تنبیه بازیکنان ملی عراق معروف بود مرده و از طرفی فوتبال عراق حالا حالاها مرده. گرچه اونا در روزهای سخت جنگ هم لیگشون رو تعطیل تکردن.
عراقیها روزهایی که صدام بود از ترس تنبیه بعد از شکست استرس داشتن و حالا از بی زمینی و ....راستی کسی از عماد رضا که مدتی پرسپولیسیها رو باشایعه پیوستنش به این تیم سر کار گذاشت خبر داره؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد