ساعت 3:30 از منزل به سمت آزادی خارج شدم ، استقلالی ها به برد اطمینان داشتند و از خستگی تیم گله داشتند و معتقد بودند تساوی در بازی ذوب و راه آهن ناشی از همین بوده است.
ترکیب اولیه و بازی کردن مهران جعفری به جای همرنگ غر غر برخی را برانگیخت ولی هنوز بازی شروع نشده بود و گلایه ها مسکوت ماند.
ترابپور، زرین ساعد و یکی از تدارکات تیم قبل از بازی روی گرم کردن رحمتی کار می کردند و در طول این فرایند به این فکر می کردم، ترابپور که حتی در دوره ی بازیکنی اش دروازه بان چندان معروف و ثابتی برای استقلال نبوده چه چیزی برای یاد دادن به دوروازه بان اول تیم ملی دارد، دروازه بانی که خودش بارها اشاره کرده پس از هر بازی با عابدزاده و قبل تر ها با مرحوم حجازی مشاوره ی ضعف و قوت می کند.چه کسی فکر می کرد او یک تنه مقابل سیل حملات ملوان ایستادگی کند. آن هم پس از بازی ضعیف برابر ذوب اهن و گل پر حرف و حدیثی که از دسوزا خورد؟
تیم ها به زمین آمدند عدم حضور خسرو حیدری در ترکیب ثابت و حضور یوسفی از ابتدا تغییرات مظلومی نسبت به ترکیب ایده آل استقلال داشت.
با سابقه ترین و پرافتخار ترین تیم ایران، تیمی که روز گاری بعلت تحریمهای جنگی و منطقه ای حریف تدارکاتی بتیم ملی کشور محسوب می شد، برای یک سفر به پایتخت و رزرو هتل باید قرض کند و وقتی قرض مکفی نباشد باید اسپانسری یک روزه پیدا کند تا بتواند از هتل تسویه حساب بگیرد. آقایانی که 40% قراردادشان را در امضای قراردادشان گرفته اند، دو هفته یکبار اعتصاب می کنند و ملوان با طلب 65% فصل قبل و 95% این فصل به فوتبال فکر می کند و بس. ولی تا کی؟؟؟
یک دقیقه سکوت برای فوت مادر ترکی.
نیمه ی اول بازی متعادل بود ولی فرهاد معاقد بود شرایط جوی تهران و تفاوت ارتفاع ملوان را ضعیف و سر در گم کرده بود. در جلسه ی مطبوعاتی پس از بازی فرهاد از مشکلات مالی که فکر او را بیش از تاکتیک و برنامه های تیمی مشغول کرده گفت.
نیمه اول با تک گل یوسفی تمام شد و با شروع نیمه ی دوم، حملات ملوان افزایش یافت و ملوانی ها بیش از قبل تیم را به حمله تشویق کردند.
تک به تک مسلمان و رافخایی و معبودی با تجربه و تبحر رحمتی دفع شد و شوتهای رمضانی و جعفری و رمضانی هم راهی به دروازه نیافت تا استقلال فاتح این بازی حیاتی باشد، انها به تراکتور رسیدند و جایگاه ملوان تغییری نکرد.
با پایان بازی انزلی چی های آزادی، ملوان را به پاس بازی هجومی تشویق کردند.
مسلمان بازی خوبی انجام داد شوت زد و پاس داد و در موقعیت گل قرار گرفت ولی در انتهای بازی خیلی دور و بر استقلالی ها قرار گرفت. مسلمان با رحمتی خوش و بش کرد و پا به پای او هر جای زمین رفت تا رحمتی تصمیم به خروج گرفت و مسلمان هم با او مستطیل سبز را ترک کرد و حتی متوجه فراخواندن تیم از سوی ملوانی ها نشد!!!
مسلمان و رحمتی کنار هم.
پایان بازی و خروج پس از تشویق شدن و نزد ملوانی ها رفتن، مسلمان حواسش کجاست؟؟؟
رحمتی به شکل جانانه تشویق شد. راستش من برد استقلال را ناشی از شانس این تیم نمی دانم بلکه ناشی از سرمایه گزاری روی مهره ای است که حداقل 12 امتیاز تا الان به تنهایی برای آنها خریده است. حتی اگر این هزینه معادل 20% کل بودجه ی ملوان در طول فصل باشد.
سلام سعید جان
آبای مطالب وبلاگت بسیار زیبا بود و این نشان دهنده درک بسیار بالای شما از مسائل تیمه. از این رو ازت دعوت میکنم که به عنوان نویسنده در سایت ملوانی.نت با گروه ما همکاری کنی .
امیدوارم که این پیشنهاد رو قبول کنی تا بتونیم در آینده بیشتر با هم همکاری داشته باشیم.
منتظر پاسخ مثبتت هستم.
اگه لطف کنی از طریق ایمیل بهم پاسخ بدی و اگر هم که نه در ملوان کلاب میتونی جوابمو بدی.
ممنون
به صورت اتفاقی وبلاگتون رو باز کردم،چند سالی بود نمی نوشتید،خیلی خوشحال شدم که دوباره نوشتتون با قلمی که همیشه شیواس رو میخونم.
این بازی هم کمترین حق ما مساوی بود،حیف که شانس همراهمون نبود!
بازیکنای بومیمون میرند،به مسلمان هم حق بده از الان خیال رفتن داشته باشه
آقا سعید ث ممنون از عکسها و گزارش کاملت.حس تماشای بازی از استادیوم رو کاملا منتقل میکنید.
فقط اگه زحمت بکشید یه کم عکسهاتون بزرگتر باشه ممنون میشم.
مژده ی عزیز والله دوربین من تا زوم اپتیکال 14 برابر رو با کیفیت خوبی می گیره ولی بیش از اون کیفیت پایین میاد، جایگاه ما هم در آزادی خیلی دور از زمین بود و نشد ولی سعی می کنم کارم بهتر باشه.
سلام آبای
مشخصات مدیریت رو به همراه آموزش برات میل کردم
خسته نباشید آقای ثاراللهی عزیز
ایوللللللللل