وقتی خبر ساعت نتیجه بازی رو تا دقیقه 15 یک بر صفر به نام نساجی اعلام کرد با خودم تمام خاطراتی رو مرور کردم که روزهای اخر ما رو ناکام گذاشتن ولی خیلی زود اروم شدم چون قندی که باید با 6 تفاضل راه اهن رو می برد تا دقیقه 25 با دو گل عقب بود.به صعود تقریبا ایمان داشتم ولی از شکست مقابل تیم سقوط کرده تعجب کرده بودم و .....
ساعت 7:30
ملوان نساجی رو با سه گل نیمه دوم برده بود و قندی با تمام حرفهاش بر علیه نتیجه بازی ما با ماشین سازی مغلوب راه اهن شد.این رو قبلا گفته بودم و برای وبلاگ نویسهای یزدی بارها تذکر داده بودم.اونها باختن تا نتیجه بازی با ماشین سازی عملا باطل شه و ملوان با 6 امتیاز اختلاف اونا رو جا بزاره.
ساعت 9:30:
باز هم شبکه خبر از صعود ملوان خبر داد.مصاحبه با بازیکنان مغلوب قندی جالب بود.با اینکه بازی رو باخته بودن ولی انگار از مدتی قبل برای بازی در پلی اف اماده بودند و خیلی راحت شکست رو قبول کرده بودند.
انگار ملوان مقابل نساجی همون تاکتیکی رو که برابر شهاب پیاده کرده بود اعمال کرد.خسته کردن حریف در نیمه اول و استفاده از بازیکنان سرعتی در نیمه دوم. از وقتی رحیم دست نشان به کادر فنی نساجی اضافه شده بود تغییری در نتایج ضعیف این تیم به وجود نیومده بود.
داستان صعود:
برای صعود خیلی زحمت کشیدیم.باورم اینه که اگه دچار اون افت اوایل نیم فصل نمی شدیم الان صبا باتری رو هم گرفته بودیم.صبا باتری به کلی از تیمها خوب وقتی مواجه شد .با نفت و مس و نیرو محرکه و ... وقتی بازی کرد که ضعیف بودند و ...
واقعیت ماجرا:
واقعیت اینه که ملوان یک روز باید این عادت غلط رو در مورد رفت و برگشت به لیگ یک و حرفه ای رو ترک کنه.اینکه تیمی مثل پیام و قندی و برق برای تیم پر افتخار و با سابقه و برای شهر پر استعداد ملوان حریف و دردسر ساز باشن خیلی بد.ما از اون روز اول که در تهران با صباباتری مساوی کردیم فرصتهای بسیاری رو برای کنار گذاشتن صبا باتری داشتیم ولی اشتباهات و ضعف دوره ای ما در بازی با تراکتور و برق و صبا باتری در انزلی باعث شد از قافله صدر نشینی عقب بمونیم و با هزار سختی دوم شویم.
حریفان قابل احترام:
برای من(نظر شخصی)تمام تیمها قابل احترام بودن از نساجی فقیر وبا اون مدیران بی فکر تا شهید قندی متمول با اون همه طرفدار.با اینکه در طول فصل از شهید قندی و دست نشان انتقاد کردم ولی برای تیمی که از لیگ منطقه ای به لیگ یک اومده بود این رشد و صعود واقعا جالبه. گرچه جاهایی (نشریات یزد)خوندم که در بعضی بازیها(که به باخت قندی هم انجامیده)از نفرات غیر بومی استفاده کرد و بعضی نفرات رو بی دلیل کنار گذاشته و ... من زیاد رو نفرات ثابت قندی شناخت ندارم ولی بارها نام قرچه رو در ترکیبشون دیدم دروازه بانی که من وقتی نوجوان بودم یک دروازه بان با سابقه در خیلی تیمهای شمالی و تهرانی و شاید خراسان(دقیق نمی دونم)بود.شاید بدون دست نشان قندی وضع بهتری داشت و حداقل در بازی با صنایع و مس و ماشین سازی نتیجه بهتری می گرفت.برق هم برای ملوان موفقترین رقیب بود که در تهران و انزلی برای ما زحمات زیادی رو ایجاد کردن.ای کاش نظر مربی های بزرگ کشور به لیگ یک هم می افتاد ولی ......پلی اف برای همه جالبه.تقابل تیمهای لیگی که این اواخر اوج گرفتن در مقابل تیمهایی که چیزی برای از دست دادن ندارن جالبه.
با اینکه چند روز قبل در مورد نتیجه بازی ملوان و ماشین سازی مطلب خوندم ولی امروز جهان فوتبال در مورد عدم اعلام نتیجه مطلب نوشته بود.هنوز باید چشم به دو بازی اخرمون داشته باشیم بریم برای خودمون بازی کنیم و نساجی رو در قائمشهر ببریم تا جلوی هر حرف و حدیث و احتمالا اتفاقی رو بگیریم.با اینکه مطمئنم راه اهن خودش رو پیدا کرده و حریف دست و پا بسته ای نیست ولی نگران این هم هستم که حضور رحیم دست نشان در نساجی می تونه خطرناک باشه. شاید اونها برای نجات نادر دست نشان با اخرین نفس بازی کنن و نتیجه بخوان.نساجی دور برگشت اصلا موفق نبوده ولی در قائمشهر بیشتر تساوی داده تا باخت.با هوایی هم ممکن بارندگی باشه و اون زمین ابگیر ممکن راحت نشه تاکتیکی کار کرد.
خیلی دلم می خواد یک نفر برام منبع دقیق مطلب برد ملوان رو قید کنه.چون توی نشریه های ورزشی چیزی ندیدم(البته غیر از نشریه اقای احمد پور جنجالی).
به هر حال برد ما می تونه همه چیز رو بدون حرف و حدیث به نفعمون تموم کنه.
*************************************************************
شنیدم که سازمند حرف از تغییر مربی در فصل بعد (در لیگ برتر)داره.نام از کسی برده نشد ولی همه چشمها دنبال احمدزاده می گرده.سازمنتد سال قبل در سقوط ملوان نقش بزرگی داشت و بعضی وقتها اشتباهات صالح نیا را هم به شکل مضاعف به تیم اعلام کرد.ای کاش این بار کمی حرفه ای عمل کنه.
در این که صالح نبا مثل ممی با بچه ها(به علت اختلاف سن)راحت نیست شکی ندارم ولی حالا که جبران کرده و ملوان در حال صعود هست این حرفها جالب نیست.
حالا که قرار به لیگ برتر بریم دلم می خواد با صالح نیا بریم .شاید بتونیم اقتدار گذشتمون رو که با اون بهش رسیدیم رو باز هم تکرار کنیم.راستش ما وقتی ضعیف شدیم که امثال عابدینی و صفی زاده و فتح ا... زاده پول رو وارد این فوتبال بی در و پیکر کردن.با تمام اینها ما همیشه یک پای دردسر استقلال و پرسپولیس بوده ایم.شاید خاطرات ناگوار پروین بیشتر از همه مربوط به صالح نیا و اون زجرهایی باشه که ما به اونها روا داشتیم.
بعد از قهرمانی پاس و درخشش برهانی همه او رو با پیوس مقایسه کردن و پیوس هم از راهنماییهای خودش به برهانی حرفهایی زد .چند روزنامه هم برهانی را پیوس نو ظهور فوتبال ایران معرفی کردند که اگر به گدشته رجوع بشه میشه اون رو نقض کرد.
در اینکه پیوس بر عکس تمام مهاجمان سالهای دور پرسپولیس از نظر اخلاقی بازیکن نجیبی بود حرفی نیست در گلهای حساسش هم به حریفان باشگاهی و ملی هم هیچ
عرضی نیست. ولی بازی پیوس در اماده ترین حالت و در اوج جوانی به طراوت برذهانی نبوده.گلهای پیوس را تقریبا یک به یک به یاد دارم تک ضربهایی که جهت توپ رو ناگهانی تغییر می داد .ضربات پشت به دوروازه .ضربات دقیق و فنی(نرم و بی قدرت)در حال حرکت.ولی تا به حال به یاد ندارم که پیوس در کورس با مدافعی برتر بوده باشه.به یاد ندارم که استارتی سریع توپی از مدافعی بقاپد و ….برهانی همیشه سریع بوده و اکثر گلهایی که زده روی سرعت و استارت بالا و دریبلهای سریع در فضای کم بوده.سال قبل انصاریان روی همین دریبلهای میلیمتری برهانی اخراج شد و امثال هر دفاعی چه استقلال و سپاهان و … در مقابل سرعت برهانی عاجز ماند.
پیوس رو همیشه هوشیار به یاد دارم گلی که به استقلال در سال 67 زد ویا گلی که به کشاورز پر مهره روی سانتر کوتاه انصاری فر زد همه نشان دهنده اون بود که پیوس چهار چوب رو خوب می شناسه ولی این رو هم یادم هست که حسن زاده در اوج کندی سالهای سال پیوس رو مهار کرد تا کم سرعتی پیوس هم ثابت بشه.شباهتهای برهانی با پیوس کم نیست.اینکه هر دو کمتر دنبال ضربات سر نمی روند و یا اینکه شوتهای راه دور هر دو امار پایینی دارد.(گرچه تعداد گلهای سر پیوس کم نیست ولی همه اونها روی سانترهای کوتاه به ثمر رسیده).شاید حرکات سنگین و ضربات ناگهانی بیاتی نیا بیشتر روی کارهای تمرینی پیوس باشه ولی زمان ثابت می کنه که برهانی تفاوتهای زیادی با پیوس داره همونطور که ثابت شد انتظاری فقط شباهت ظاهری به پیوس داره ودر گلزنی …..؟؟؟
**************************************************************
با اینکه لیگ تموم شده و نود فردوسی پور برنامه ای برای پخش نداره ولی مطمئنم کلی بهانه برای دعوت از قلعه نوعی و کادر استقلال برای دلایل دوم شدنشون به استدیو داره.
و یا دعوت از هفت اخراجی جدید پرسپولیس وشاید هم وینگو و یا غمخوار برای ایجادی جنجالی جدید.
ای کاش حالا که لیگ تموم شده حاشیه هاش هم باهاش دفن می شد و حرف از تبانی و … تموم شه.چون فصل قبل شکست استقلال در اهواز به اهوازیها برای ما ملوانیها به معنای واقعی تبانی بود و بعد اون بازی کثیف یاران قلع نوعی(استقلال اهواز)در انزلی که فقط وقت کشی و ناجوانمردی بود.