طرفداران ملوان روزهای خوبی را سپری نمی کنند این را می توان در روزنامه ها سایتها و مطالب ورزشی بوضوح دید.ستونهای نقل و انتقالات در روزنامه ها به تمام تیمها می پردازد ولی امروز نمی توانیم به خاطر عدم درج خبر از ملوان به آنها ایراد گرفت،چون اصلا خبری نیست.
بعد از بقا در لیگ مدیران ملوان وعده جذب بازیکنان بومی و مذاکره با غلامی و غلامین و ... را دادند.بعد همان داستان همیشگی که غلام نژاد و نوری و طهماسبی و ... سرباز هستند و ممکن است به ملوان بیایند(همان روز داستان مبعلی در 6 سال پیش را نوشتم که حاضر شد در نیروی زمینی بازی کند ولی به ما "نه" گفت). حسنی صفت جواب شد تا اینانلو از مقاومت به ملوان اضافه بشه،اینطور نشد و بازی تبلیغاتی حضور سوشا هم زود کنار رفت تا امروز که .....
بعد بحث بازیکنان ارزانتر خارجی مطرح شد که اون هم تنها با مذاکره با درگسویچ به پایان رسید.
واقعیتها را باید پذیرفت تمام تیمهای هم رده ما در لیگ هفتم(پگاه و استقلال و مقاومت و ...)امروز چند فدم از ما جلو هستند،استقلال که جای خودش را دارد و با پول تربیت بدنی قرادادهای سی صد چهار صد ملیونی می بندد و ....سه بازیکن کامرونی که پگاه در نیم فصل گرفت تا حدود زیادی عصای دست اونها در صعود به فینال حذفی و بقا در لیگ بودند و امسال هم که یوسفی با تجربه و شوتزن را گرفتند و قطعا" سودش را هم خواهند دید.
واقعا برام عجیبه تیمهایی مثل ابومسلم و پاس که نظامی بوده و هستند چظور مشکلات مالیشون کارد رو به استخوان نمی رسونه ولی در ملوان تو ده ساله گذشته 8 سال مشکلات مالی ما رو نابود کرده.مگه این تیم متولی نداره مگه نه اینکه سرپرست و مدیر عامل و ... به هیئت مدیره(که سیاست مالی و یار گیری رو تعیین می کنند)هفته به هفته گزارش می دهند و ...
یا ما چیزی نمی دونیم یا مدیران ملوان در خواب هستند.هیچ امیدی به موفقیت این تیم ندارم.روزی را می بینم که بازی مقابل سپاهان و ساتقلال و پرسپولیس در خانه حریفان برامون چنان کابوسی بشه که ترس پر گل ترین شکست تاریخ ملوان روحمون رو می خواشه.
چیز دیگری برای اضافه کردن به این غمنامه ندارم جز اینکه هنوز دیر نشده و می شه با یک یا دو بازیکن به توافق رسید ،گفتن خبری که هیچ ارتباطی به جامعه طرفداران ملوان ندارد(صفر بودن حساب باشگاه و...)به نظر من فرار از مسئولیت و آوردن دلیل برای ناکامی های آینده است.
سلام . وبلاگ خوبی دارید . به ما هم سر بزنید .
سلام ای نازنین باز نامه دادم
نمیره قصه عشقت ز یادم
منو شرمنده کردی با محبت
که دیدار تو اسمش شد زیارت
-----
به روزم ....
اینا همه اش سیاهکاریه . مردم رو مشغول کرده اند .
اول فصل که اسم بازیکنان سابق ملوان اومد مطمئن بودم که هیچکس رو نمیارن .
خب شما پول نداری باشه پس چرا یه بازیکن سرباز نمیتونی جذب کنی ؟ عرض نداشتی غلام نژاد رو بیاری ؟ محمد نوری چی ؟ محسن یوسفی چی ؟ اینها که بازیکنان اسمی بودند بقیه تیمها بازیکن سرباز نداشتند ؟ باز هم باید به بازیهای مسخره سعید یوسف زاده در وسط میدون نگاه کنیم ؟ مگه ما طرفداران ملوان چه گناهی داریم که باید هر سال حرص بخوریم ؟
سلام آبای
همه حرفات درسته
امروز تو سینما گلسرخ جلسه ای بود
بازیکننا همه بودن
امیدوارم خبرای خوبی ارز اونجا بیرون بیاد
خبرشو به زودی تو وب میزارم
سعید سالار زاده از سوى کادر فنى بخشیده شد
دوست عزیز بخشیده شد یا به خاطر کمبود نفرات و کم توانی در یارگیری مجبور شدند برشگردونن؟
منم نمیدونم
مهم اینکه تو این قحطی بازیکن اینو نگه داشتیم
حالا به هر روشی شده
اگه بازیکن ها مصدوم نشند تیم همون تیمیه که نیم فصل اول از بازیش راضی بودیم.
راستش به نظر منم دلیل دوم میتونه بیشتر مورد قبول باشه . اما سعید دفاع خوبیه و باید بیشتر مراقب خودش باشه تا اینقدر مصدوم نشه . ایران ملوان ...
بچه ها نگران نباشیدخدابزرگه پارسال هم همینطوری بودهرسال بایدیراسقوط نکردن دعاکنیم وارزوی بزرگی مجددتوفوتبال ایران روفراموش کنیم
فوتبال ایران حتی گرفتار دوگانگی رفتار در حرفهایگری و آماتوریسم نیست و در دامچاله بینابین این دو روش، خود نمیداند کیست و چیست و حتی به کدام طرف در حرکت است و یا اصولاً در حرکت هست یا آن که دچار زندگی گیاهی است و به همین راضی... به این ترتیب بدیهی است که آحاد حقیقی و حقوقی فوتبال ایران را از زندگی در این دایره گریزی نخواهد بود اما همیشه استثنا هست. زندگی استثنایی ملوان انزلی نه فقط به عنوان یک تیم سازنده، بلکه در هیأت تیمی که در بعضی فصول بخش مهمی از هزینههای خود را از محل فروش بازیکن تأمین کرده، زندگی متفاوتی است که البته کمتر مورد اعتنا قرار گرفت و اغلب به عنوان نغمهای ناجور که شاید سرانجام خوابها را آشفته کند ارزیابی میشد. ملوان کم پول (یا گاهی حتی بیپول) و پرجذبه بود، قدرتی بود میان قدرتها و پیش از آن که جریان بیداری تیمهای شهرستانی پی ریخته و فراگیر شود، ملوان بیدار بود. گاه مغلوب میشد و به لیگ پایینتر میرفت اما حتی از سقوط باکی نداشت و راه خود را میرفت. همین چندی پیش بود که سعدا... پورطهماسب مدیرعامل ملوان گفت چه عیبی دارد که به لیگ یک سقوط کنیم و بار دیگر صعود... (نقل به مضمون.) همه ساله تنی چند از بهترین بازیکنان ملوان جدا میشدند و ملوان بیآنکه بازیکن شاخصی را از تیمهای دیگر جذب کند از بچههای گیلان و حتی از استانهای دیگر جوانانی را به لیگ برتر میآورد که در مواردی حتی سابقه بازی رسمی نداشتند اما بدیهی است که پیگیری این روش میتوانست(و توانسته) نارضایتیهایی را نزد جامعه فوتبال انزلی و طرفداران این تیم که به طور طبیعی خواهان موفقیت تیم مورد علاقه خود بودند به وجود آورد. ملوان بنا بر سیاست و استراتژی نیروی دریایی زندگی میکرد و چنین روشی را دوست هم داشت و دارد و شاید یگانه باشگاهی بود(و هست) که فوتبال متعهد اجتماعی در قبال منطقه جغرافیایی خود را ارج مینهاد و مینهد. همچنان که طرفداران بومی فوتبال انزلی به ملوان به عنوان پایگاهی برای پرورش استعدادهای منطقه نگاه میکردند، این انتظار را هم داشتند تا تیم محبوبشان به موفقیتهایی هم دست پیدا کند اما ملوان بر اثر فاصله طبقاتیاش با اکثریت قریب به اتفاق باشگاههای ایران در دو دهه نتوانست این انتظار را برآورده کند. ملوان میساخت و میفروخت تا باز هم بتواند برای تیمهایی که دست در جیب دولت داشتند، بسازد و طرفدار ملوان در حسرت کامیابی تیمش میسوخت. این حالت به ویژه در دو فصل اخیر به بحرانیترین شکل خود رسید و چنین بحرانی برای فوتبالشهری مثل انزلی در ابعاد مختلف، ثقیل و غیرقابل تحمل بود. ملوان برای گریز از چنین وضعی در فصل گذشته هر چه داشت بر دایره ریخت تا توانست دو، سه بازیکن ممتاز خود را حفظ کند اما هنگامی که تیمی قادر به ترتیب دادن یک اردوی خارجی طی دو دهه نیست و سفرهای داخلیاش را هم با اتوبوسی که حوالی بوفهاش تختخواب نصب کردهاند انجام میدهد، وقتی پس از بازی تعداد زیادی از بازیکنان جوانش بر ترک موتورسیکلت دوستان از ورزشگاه خارج میشوند، وقتی حداکثر به اندازه 10درصد تیمهای متمول هزینه میکند، وقتی همه این دشواریها را متحمل میشود و تازه به هزار و یک مصیبت موفق به حفظ خود در جدول مسابقات لیگ برتر میشود، گناه تماشاچی انزلی چیست؟ چرا تماشاچی انزلی باید شاهد کامیابی تیمهای سایر مناطق کشور و کامیابی تیمهایی باشد که حتی یک نفر زحمت تماشای بازی آنان را به خود هموار نمیکند و تیم شهر خود را ناکام ببیند... چرا؟! آیا به ویژه در فصل پیش رو که سه یا چهار تیم، به دسته پایینتر سقوط میکنند، ملوان بیآن که اقدام به جذب قانونی 5 بازیکن لیگ برتری کند قادر به حفظ خود در لیگ برتر خواهد بود یا از هماکنون باید به تماشاچی انزلی رسماً اعلام کرد که آماده سقوط باشید و در این آرزو که در فصل آیندهتر)!( از لیگ یک در حضور فولادها و استیلآذینها و شهرداریهای بندرعباس و ... به لیگ برتر صعود کنیم. ملوان اما حتی در چنین وضعی از مواضع اجتماعی خود عدول نکرده است و نمیکند. کارخانه بازیکنسازی تعطیلپذیر نیست، چرا که ریشهکن کردن یک سبک و مکتب به این سادگی ممکن نیست... چرا که در سیاست و استراتژی نیروی دریایی تغییری حاصل نشده و هرگز قرار نیست پول بیزبان مثل بسیاری دیگر از مناطق به انزلی سرازیر شود. ملوان نه وارد بازار مکاره داخلی شده است تا به هر ترتیب و قیمت برای پر کردن پنج سهمیه لیگ برتریاش خرید کند و نه قرار است بازیکنان خارجی شناخته شده و تأثیرگذار را به انزلی ببرد و دلارهای نفتی را به پایشان بریزد. ملوان فقط قصد دارد نقاط ضعفش را که اظهرمنالشمس است و در فصل گذشته لیگ برتر این تیم را تا مرز سقوط پیش برد برطرف کند و اگر چیزی به نام مکتب و تعهد اجتماعی در میان نبود اقدام به بررسی و پیدا کردن قیمت واقعی بازیکن در حوزه جغرافیایی آن سوی آبهای خزر و کشورهای حوزه خلیج فارس نمیکرد. ملوان پس از این بررسیها به قیمتی ارزانتر از بازیکنان باشگاه خود اقدام به جذب بازیکن در پستهایی خواهد کرد که برای مجموعه باشگاه ملوان و مهمتر از آن برای جامعه فوتبال انزلی ضعف آن روشن است و بدون برطرف کردن آن باید آماده سقوط بود... و چه کسی مجوز آن را دارد که حکم سقوط ملوان را امضا کند؟! چه کسی مجاز است بگوید همه شهرها و تیمهای ایران اجازه دارند پنج بازیکن لیگ برتری، پنج بازیکن خارجی، چندین و چند بازیکن لیگ برتری رده سنی و چند بازیکن ممتاز لیگ یکی جذب کنند و ملوان اگر فقط یک یا دو بازیکن را به نازلترین قیمت در مقیاسهای قارهای جذب کرد به خطا رفته است و مکتبی را که خود به تنهایی در دل وانفسای بیهویتی و سرگیجه و سرسام فوتبال ایران پیریزی کرده و زنده نگه داشته، از بین خواهد برد؟! آیا هنگامی که ملوان و چهرههای ورزشیاش نزد هیچکس و هیچ جریانی دست دراز نکردند تا مبالغ بیشتری را بابت خودشیرینی دریافت کنند، نمیتوانستند به همین نام مکتبداری تقاضای انعام و پاداش کنند؟! در انزلی مکتب ملوان در حال خشکیدن نیست، بلکه در حال تقویت است. ملوان را برای شکست خوردن نمیتوان به میدان فرستاد، چرا که در تیمهای شکست خورده حتی نمیتوان بازیکن ساخت و این حق ورزشکاران و مردم فوتبالدوست انزلی نیست.
رضا جان مطلب پر محتوایتان را خواندم .حرف دل ما هم همین است ما به بومی بودن و بازیکن ساز بودن افتخار می کنیم ولی این برای رسیدن به افقهای آرزو کافی نیست(گرچه شما به این موضوع هم اساره کرده اید).ممنونم
سلام سعید جان
به همه دوستانم سلام میگم
آقا قضیه مدافع برزیلیو من چند جا خوندم
انگار قرار اونم بیاد
باتشکر وسپاس از همه هواداران من خودسالهاست با ملوان زندگی میکنم انزلی یکی ازمستعدترین شهرهای ایران ازنظرپرورش بازیکنهای مستعدمیباشد که بدبختانه ازسال 1370 به بعدباقهرمانی ملوان وپولی شدن فوتبال وضعیف بودن اقتصاد گیلان وبخصوص انزلی یارای رقابت باتیمهای دیگربرای قهرمانی نداشته وهمیشه باناباوری بازیکنهای مستعدخودراتحویل تیمهای دیگرداده اگرملوان بایک اسپانسرمالی قوی حمایت شودبدون شک بازهم درایران مثل گذشته آقایی میکندوستارگان بزرگی راتحویل فوتبال ایران میدهدماهواداران ملوان به این تیم عشق میورزیم ملوان نمادماست وهیچگاه ازحمایت این تیم دست برنمیداریم هواداران ملوان وفادارترین ومتعصبترینند چیزی که درایران بسیارکم است باامیدبه خداباز هم ملوان این درخت تنومندوربشه داربازهم به روزهای اوج وزنده شدن فوتبال پویای خود برگردد