از همه جا

این هم پرونده بازی با طوفان زرد طوفان زردی که الان بیش از همه چیز درگیر مسائل سیاسیش .برانکو یک پیروزی دیگر در پرونده اش درج کرد.واقعا کم لطفی اگه از این پیروزی راضی نباشیم ولی همه امروز دیدند که تیم ما با حریفی بازی کرد که شاید الان در حد ضعیف ترین تیمهای اسیاست.راستش باید قبول کرد که تا الان شانس با برانکو یار بوده شاید فقط در بازی با لبنان اون هم در بیروت(اگر تشریفاتی نشه)میشه عیار کار برانکو رو فهمید.در این بازی که بازی 59 علی کریمی بود به این فکر افتادم که شاید کریمی تا به سن و سال دایی برسه بتونه رکورد شکنی کنه چون دایی در سن کنونی کریمی تازه اولین حضورهایش را در تیم ملی می گذروند.

خوب باز هم پرسپولیس های سابق به تیمشون حمله روحی کردن.در استانه بازی با پاس پرسپولیسیها علاوه بر مشکلات فنی(که از هفته سوم رو شده)مشکل بی پولی هم دارن.رهبری فر و ابوالقاسم پور با حمله به مدیریت و کادر فنی پرسپولیس باز هم نشون دادن که چه نفرتی از تیم سابقشون دارن.هاشمی نسب فعلا ساکته ولی جدال او با دایی در نوع خودش جالب باید باشه.این باقریان هم نیومده تهدید کرده که منتقدان فعلی رو به دادگاه می کشونه.واقعا پرسپولیس کنونی شده عین حموم خزونه ای با کلی چرک و ...که ازش جدا نمی شن.مشکلات مالی و تحمیل بازیکن و بی پروینی و... همه مثل بیماری از هر طرف اونها رو احاطه کرده اند.گرچه با برد مقابل پاس نیمی از مشکلاتشون حل میشه.

sasa
ملوان هم بعد از دو باخت و یک مساوی حذف شد.اصلا قهرمانیشون هم یک ذره شادم نمی کرد فقط به لیگ اینده فکر می کنم.البته شاهنامه اخرش خوشه.

داستان طباطبایی با استقلال هم قدیمی شده ولی وقتی زحمات هادی رو در استقلال می بینم متوجه می شم که پارتی تو فوتبال هم هست.شاید قلعه نوعی برای مخالفت با ایده های پورحیدری و خود نمایی دست به کنار گذاشتن هادی زده.هادی رو از قدیمها می شناسم اون وقت که با سن زیر 20 سال با استقلال رشت به انزلی میومد تا وقتی در پاس و بهمن بی سر و صدا کار می کرد.گریه هایش در روز فوت سیروس و در مقابل دوربین شبکه باران همه رو متاثر کرد.ولی حالا .....

شکست

بعضی وقتها ادم چیزایی می بینه که از انتقاداتش ناراحت و نادم میشه.امروز منچستر با کلی بازیکن و اعتبار در ورزشگاه خانگی با سه گل مغلوب فولام کم نام و نشان شد تا همه باور کنند همه جای دنیا تیمهای بزرگ هم شکست و ناکامی دارند.گرچه مطبوعات انگلیسی فردا امان فرگوسن رو به خاطر این شکست خواهند برید و طرفداران شیاطین سرخ هم از این شکست خانگی سر خورده می شوند ولی باید باور کرد بازیکنان بزرگ منچستر هم اسیر غرور و کم کاری می شن.بارسا و میلان و اینتر و ... همه ممکنه یک روز اسیر شکستهای بزرگ بشن ولی ایا اونها هم بعد از هر شکست بازیکنان جدید میارن؟

روز شانس و بازگشت


امروز روزی بود که استقلالیها با هزار زور و صدها شانس با ابومسلم بی ادعای کریمی مساوی کردند.استقلالیها تمام هفته قبل رو به جشن پیروزی برپرسپولیس گذروندن و حتی تا دو روز پیش نفرات حاضر در اون بازی سبک و نرم تمرین می کردند.قلعه نوعی سر تمرینات دیر حاضر می شد و در چند برنامه تلوزیونی حاظر بود تا نشون بده پیروزی بر قرمزها اونا رو بی بدیل و بی رقیب کرده(حداقل اینطور فکر می کردن).واقعا کجای دنیا رسمه که بعد از پیروزی بر رقیب بیان و یک جشن پر هزینه به افتخارش بگیرن و....اگه اینطور بود که هر هفته میلان به خاطر برد بر اینتر و یا رنجرز به خاطر برد برابر سلتیک و....کلی بزن و بکوب راه می انداختند.غرور ابی ها امروز داشت کار دستشون می داد اگه امادگی سامره و تیز بینی عنایتی تو ثانیه های پایانی نبود اون وقت ورق این جشن و سرور ابی ها بر می گشت و هر کسی دنبال مقصر این شکست بود.

****************************************


بازیهای فردا هم قطعا به خاطر نبود بعضی تیمها و بازیکنان جالب از اب در نمی اد.دادکان بالاخره یکجا به درد قرمزها خورد و با این لغو بازی های من دراوردی علنا دست کمکش رو بسوی تیم بی روحیه وینگو دراز کرد.اگر اونها با اون شزایط روحی به پاس هم می باختن طرفدارای پروین روزگار دادکان و غمخوار رو سیاه می کردن.تازه این حضور انصاریان هم برای اینه که در صورت شکست هم بتونن جوابی داشته باشن و مدعی بشن که با نفرات پروین هم این تیم شکست پذیر.خیلی جالبه در حالی که مدیر و منشی و مربی حضور انصاریان رو قبول داارند و راضی به حضور اون هستند اقای اخلاق سابق فوتبال ما به علت مشکلاتی که طرفدارای پروین براش اوردن جنجال افرینی می کنه تا نشون بده پرسپولیس فعلی از ملوان پارسال ما هم به هم ریخته تر.

ملوان من هم دیروز برای تورنمنت افریقا_اسیا به هند رفت.نمی دونم و واقعا برام مهم نیست اونجا چه نتایجی می گیره .من نگران لیگ یک هستم نگران اینم که سال بعد باز هم ورزشگاه پیر تختی انزلی استقلال و پرسپولیس و ... رو تو خودش می بینه یا نه؟مطمئنم هیچکس برای دیدن قیافه بزرگان تیمهای تهرانی به استادیوم انزلی نمیاد بلکه همه به دنبال اوج و بازی روان ملوان مقابل اونا هستن.چون همه می دونن که تو بازی دوستانه ای که به پیشنهاد پروین در سال 76 به مناسبت فوت سیروس برگزار شد نیمی از استادیوم هم برای دیدن کاویانپور و بزیک و شاهرودی و ... به تماشا نرفت.