یکی یک دونه

امروز بالاخره داستان مازیار به پایان رسید و طبق مطلبی که دوست عزیزم شاهین و بچه های وبلاگ طرفداران ملوان نوشتند ،فهمیدم که ملوان برای یک فصل دیگر بهترین بازیگردان و محبوبترین بازیکن خود را خواهد داشت.

امروز روزنامه های مختلف خبرهای ضد و نقیضی در مورد انتقال مازیار به استقلال نوشتند که لپ مطلب این بود که مازیار با توجه به شرایط مالی و تیمی ملوان قصد جدایی داره(دقیقا موندن مازیار عکس این حرفها بود).تازه نشریه ای رو دیدم که از دو دلی مسئولین استقلال  برای خرید مازیار به علت احتمال جذب حسین کاظمی خبر می داد(که این هم با رایزنی ها و تماس ها و پیشنهادهای مختلف استقلال تناقض داشت).جایی از قول ممی نقل شده بود که نگه داشتن مازیار با مشتری پر و پا قرصی مثل استقلال ممکنه روحیه و بازی او را در ملوان تحت تاثیر قرار بده(با این تا حدودی موافقم ولی سن و سال مازیار طوریه که سال بعد هم برای پیوستن به تیمهای بزرگ ،بازیکن جوان محسوب میشه).

جای دیگری خوندم که پاس همدان با واسطه گری جواد شیرزاد قصد داره مازیار رو بدست بیاره تا جانشین مناسب و جوان برای یدالله اکبری بدست بیاره و کلی شایعه دیگر که خوشبختانه درست نبود.

کاری که امروز مازیار برای ملوان کرد در گذشته و حال فوتبال ملوان کم سابقه است.سیروس عزیز با تمام دینی که به ملوان داشت با پیشنهاد غفور به استقلال انزلی پیوست(اتفاقا" استقلال انزلی هم تیم خوبی بود و بارها استقلال و پرسپولیس را حتی در تهران متوقف کرد ولی بعدها که به تالش رفت کم کم نزول کرد تا اینکه سال قبل تا مرز انحلال پبش رفت) و بعدها همه کاره کشاورز شد و با این تیم در لیگ 24 تیمی چهارم شد.حسین داودی گلزنی بود که خیلی زود از ملوان رفت ،فیضی مقدم دلش با پول بود و بیشتر به چوکا و استقلال رشت گرایش داشت.این سه چهار سال اخیر هم هر کسی که با ملوان درخشید با اولین پیشنهاد ملوان را ترک کرد.

پژمان خیلی حمایت شد،در فصلی که نیمی از بازیکنان ملوان توسط بهمن خان خائن خوانده شدند ،پژمان با وجود پنالتی حساسی که مقابل پاس از دست داد باز هم تشویق شد و با وجود پیشنهادات مختلف پگاه را انتخاب کرد و از همان روز بدست خودش در قلب ملوانیها شکست(گرچه در اولین سال حضورش در پگاه 9 گل زد و 6 پاس گل داد) و با وجود اصراری دو سال بعد در جلب رضایت تماشاگران در بازی متقابل با پرسپولیس داشت ،به شدت رانده شد و حمایت و تشویق نشد.

اسطوره یک تیم بودن شرایط خود را دارد،محبوبترین بودن،مدیر ترین و شاید بومی بودن .

در ملوان همبشه به این بالیده ایم که اسطوره تیممان از تیمهای پایه به اینجا رسیده و فوتبال را در مکتب ملوان آموخته.فکر کنم در این زمینه از همه تیمها پیش هستیم.

پرسپولیس به باقری که یک تبریزی است و فوتبال را در کشاورز و با سیروس آموخته می بالد.

نفت این فصل،تمام بازیکنان کلیدیش خارجی و غیر بومی بودند میر قربانی بابلی،حلافی اهوازی و ...

پاس همدان کل تیمش را از کل ایران جمع کرده بود(ملوان غیر بومی را هیچگاه دوست نخواهم داشت).

فجر با تمام اتکا به بازیکنان بومی این فصل با گلهای طهماسبی و ...(گرچه اونها همیشه بازیکن ساز بزرگی بوده اند که امسال بیگ زاده از اون جمله بود).

پگاه ممکن است به مهدوی ببالد(که حق هم دارد) ولی سن و سال او(29) سال کمی برای اسطوره شدن و رشد در تیمهای بزرگ و حضور در تیم ملی بالاست .

امیدوارم ماندن مازیار مثل انتقال برهانی به پرسپولیس یک شبه تغییر نکند.(که یک شبه مسئولین رده بالای نیروی انتظامی دست به کار شدند و اورا به دفتر فتح ا...زاده بردند و او که قرار بود قرمز شود استقلالی شد) و مسئولین ملوان قدر او و از خود گذشتگی او را بدانند.

تو مازیاری سلطان مایی..............مانند سیروس همتا نداری.