قبری رو به خزر

دیگر طاقت این همه بی تعصبی و بی انگیزگی و دیدن بازی سر در گم رو ندارم.با وجود 2 مدافع سرزن حریف (که  نیمه دوم چهار نفر شدن)استفاده از توپهای هوایی توسط رمضانی و خدامرادی چه معنی داشت.گلی که زدیم تنها سانتر مفیدی بود که از نزدیک ترین نقطه به سمت دروازه و درون شش قدم سانتر شد و گرنه تمامی سانترها از فواصل دور با قوس زیاد و دور از محوطه خطر سپاهان بود.می دانم وضع زمین افتضاح تر از اون بود که بشه توی اون کارهای ریز و یک و دو و پاس تو در داد ولی سانتر تنها راه چاره نبود؟

با وجود اینکه تبلیغات وسیعی در مورد حفظ اسکلت اصلی و پر مهره بودن ملوان میشه ولی همه تو این چند بازی به عینه می بینن که ترکیب ملوان به دلایل مختلف مصدومیت و محرومیت و ... تغییر می کنه.بعد از بابک حالا سالار زاده هم به جمع مصدومان تا آخر فصل اضافه شده.

خیلی احساسی بازی کردیم .ای کاش مازیار کمی خود دار بود و با کمی تامل 4 دقیقه آخر بازی رو هم تلاش می کرد.او در بازی با پرسپولیس می تونست در نبود شیث و کعبی و پژمان خیلی به درد بخوره.راستش فصل قبل بازی ما قبل آخر دور برگشت هم با الروم درگیر شد و کارت گرفت و سه اخطاره شد و...

تو این بازی مثل سه شکست گذشته که با گل به خودی رقم خورده بود.نیک نظر عامل چهارمین شکست با گل به خودی شد(مثل بازی با سایپا در انزلی).

 

با تمام تفاسیر، دوربین و ... را برای بازی با پرسپولیس آماده کردم.می دونم افکار عمومی تماشاگران ملوان برای عدم حمایت از این بازی خیلی محکمه.تیمی که عشق ما بود تیمی که همه جا براش رفتیم و داد و بیداد کردیم.مشکلات لیگ یک روبه جون خریدیم حالا داره تمام اندوخته هاش رو برد باد میده و به قعر نزدیک میشه.

می دونم وضع روحی ممی از همه ما بدتره ولی تنها کسی که می توانه به ما کمک کنه فقط خودشه .

امیدوارم بازی با پرسپولیس بتونیم جبران کنیم.بعیده ولی امیدوارم.