دل نوشته ها

مساوی مقابل سایپاای صالح با مهاجمی مثل انصاری فر و محمد رضایی و منوچهری شاید برای کسی که حال و هوای جدول و حریف را نداند، قابل قبول باشد ولی وقتی نتایج 5 هفته ی اخیر سایپا را مرور می کنی می بینی بعد از بازی با راه آهن(فکر می کنم) در مصاحبه ی مطبوعاتی سرمربی این تیم برای بر کناری اعلام آمادگی کرده (با آوردن ذوالفقارنسب به عنوان مدیر فنی اوضاع آرام شد) و مهاجم ملی پوششان(انصاری فر)  که ابتدای فصل از پیشنهاد اروپایی و سرخابی سخن می گفت مدتهاست گلزنی نکرده است. بدون شک اگر تصویر برداری و امکان پخش با کیفیت از زوایای مختلف وجود داشت،گلی که دیروز از سایپا خوردیم جزو زیباترین گلهای لیگ بود، دو دفاع پشت یک بازیکن و جاماندنی جانانه برای ثبت گلی دیدنی.نمی دانم چرا ولی چیزی که به وضوح مشخص بود بی برنامگی برای حمله به دروازه ی حریف بود، بازی ضعیف همرنگ در مرکز میدان مرا به یاد همرنگی انداخت که در اوج جوانی و بی تجربگی میانه ی میدان را به خوبی می چرخاند ولی امروز بعد از کسب کلی تجربه در صبا و ذوب آهن تبدیل به بازیکنی لیگ یکی شده است. جلال در ذوب آهن همیشه یک بازیکن جایگزین بوده و اتفاقا در چند بازی حساس نیز گلهای خوبی برای ذوبی ها زده بود، بعد از بازی با استقلال جلال اصلا در حد خود ظاهر نشد، البته همیشه وقتی یک تیم روی فرم نباشد نفرات تاثیر گذار آن تیم هم تحت تاثیر این افت از چشم می افتند. به هر حال از دست دادن 4-5 بازیکن اصلی روی این بی برنامگی بی تاثیر نیست، همه ما از رفتن اولادی و مصاحبه های او در ابتدای فصل مبنی بر عدم تعصب به ملوان بواسطه ی خدمت اجباری سربازی گله مند هستیم ولی حضور اولادی برای ما غنیمت بود و خیلی وقتها توپهای 50 تا 60% را گل می کرد ولی امروز با وجود تلاش پویا و دغاغله مهاجمی با آن پارامترها نداریم، البته ممکن بود با گرفتن پنالتی دوم که پنالتی تر از اولی بود و گل شدن احتمالی آن، کل این انتقادات و حرف و حدیثها تبدیل به تعریف و تمجید می شد ولی نمی توان از فقر تاکتیکی و افت شدید بازیکنان در این بازی چشم پوشی کرد.

نتایج امروز هر طرفداری را مجاب می کند که امتیاز گرفتن از فولاد در هفته ی آینده مشکل است، آنها با وجود بازیهای تاکتیکی رتبه ی خوبی در جدول ندارند ولی فکر نمی کنم ملوان با این دفاع و تاکتیک سر در گم بتواند در اهواز امتیازی دشت کند. با این روال ملال آور تاکتیکی نمی توان به ملوان امیدوار بود. راستش 25 آذر و بازی با تراکتور برایم خیلی مهم است امیدوارم حرفها و فریادهایمان در آن بازی منجر به برد شود.

داشتم به این فکر می کردم در این 6-7 سال اخیر ناراحتی و گله گذاری ما از ملوان بیش از شادی و اطمینانمان از تیم شهرمان بوده، پارسال دوره خوب ما از اواخر سال 89 شروع شد و خرداد ماه با نائب قهرمانی در جام حذفی به اتمام رسید(یعنی کمتر از 5 ماه) یا قبل از آن برد مقابل سرخابی ها تنها شادی ما بوده که الحق والانصاف کم نبوده و بارها استقلال و پرسپولیس را در تهران و انزلی برده ایم، جز اینها ترس از سقوط، مشکلات مالی، زمین باتلاقی و آراسته شده با مازوت و ...وامروز بلاتکلیفی گلایه از کادر فنی یا بازیکنان و یا منطقه ی آزاد و آنهایی که به خاطر بنیه ی مالی ضعیف باشگاه و دلبستگی به تیمهای اسبق و یا به اصرار آنها ما را ترک کردند (به صراحت می توان گفت پژمان بحثی کاملا جدا از همه ی این مقوله ها داشت)، امیدوارم آینده به کام ما بچرخد با دو برد می توان به میانه ی جدول رسید و امیدوار تر از قبل شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد