روزهای بی خیالی نیروی دریایی در مورد ملوان با اردوی ارمنستان ممکن کم رنگ بشه ولی ما سالهاست که چوب و حرص این سیاه بازیها را خورده ایم.
حرکت نیروی دریایی مثل دکتری است که برای مریضی با سنگ کلیه ،داروهای تقویتی و ... را تجویز می کند و انتظار دارد درد از یاد برود و ...
هنوز وضعیت بازیکنان سابق معلوم نیست ،اردوی ارمنستان برای چه چیزی مفید است و ... خدا می داند.هزینه این سفر هر چقدر باشد می شد روی آن برای جبران بخش کوچکی از مطالبلت حساب کرد ولی....
امروز خوندم استقلال برای نقل و انتقالات 4 میلیارد هزینه کرده و خیدری و کاظمی و بیگ زاده و تقی پور و ... را بدست آورده است.جدال ما در این فصل با حریفان تا دندان مسلح مثل جدال گرگ و میش است که شکست قطعی و غیر قابل انکار است.
قبول دارم که این 5 سال اخیر این حکایت همیشه وجود داشته ولی وعده ها و شایعات به وجود آمده انتظار طرفداران را تا حدود زیادی بالا برد.شایعاتی که تک تک آنها وجود داشت ولی به خاطر دنیای پولکی فوتبالیستها وجیب خالی ما وهم و خیال باطل شد.
در همین همسایگی پگاه با بریز و بپاش مناسب بازیکنان خوبی را به خدمت گرفته و اردوی داخلی مناسبی را در حال تدارک است.نیم فصل لیگ قبل سرمای بی سابقه گیلان کمر ما را شکست ولی پگاه در امارات نیم فصل دوم را خوب شروع کرد و از سقوط رهایی یافت.مدیران فوتبالی مدتهاست که در ملوان راهی ندارند و بیشتر افراد سیاسی و نظامی تحت عنوان مدیر و سرپرست بالای سر این تیم بوده اند.
خیلی خوشحال میشم اگر دوستان ترکیب شروع لیگ را برای ملوان شکل بدهند،من هر جور فکر می کنم کمبود نفرات قطعا" بوجود خواهد آمد جز اینکه بازیکنان با پست متفاوت با پست اصلی بازی کنند(قبلا دراگسویچ را در دفاع 3نفره قرار دادم ولی امروز نمی دانم در کنار هادی و سالار زاده که هنوز مصدوم است کی قراره بازی کنه؟).
بازی با استقلال و پرسپولیس و سپاهان و مس و حتی فولاد تازه وارد زور آزمایی نا برابری خواهد بود شاید پیام تنها تیم در حد ما باشد که قراره با جوانها به میدان بیاد گرچه حضور خداداد می تونه گزینه خوبی برای جذب بازیکنان دهن پر کن باشه.
سلام شنیدم گروهی از بازیکنان مخالف میثاقیان قراره به پیام خراسان بیان.هاشمی نسب اصلب ترین گزینه انتقال است.
در مورد ملوان بحث یوسفی هم کم کم داره از بین میره گویا او هم قراره با پاس بره.
از جمله {بریز و بپاش و مناسب پگاه}خیلی خوشم اومد چه عجب به نفع ما هم چیزی نوشتی.
پگاه امسال قوی تر از پارسال است اگه دکنر با سیستم محتاط همیشگی تیم رو ارنج نکنه.
شراره جان چون مطمئنم خبری از ملوان در روزنامه ها بابت نقل و انتقالات نیست مدتهاست روزنامه ای نمی خرم.در مورد یارگیری پیام و ابومسلم بی خبرم.
مطمئن باش همیشه طرف حق رو می گیرم و حمایت بی جا نخواهم کرد.مدیران امروز ملوان(نه ملوان)لیاقت خدمتگذاری طرفداران ملوان رو ندارند.البته نیروی دزیایی اصلی ترین مفصر بی پولی و بی بازیکنی و بلا تکلیفی هست.
راستی قراردادداخلی مازیارباسپاهان؟ چرا همه نشستندتامجددا شایدکوچ ناباورانه ستاره هامون باشندانگار.... برای این فوتبال دوزاری متاسفم
مرسی آبای مثل همیشه قشنگ نوشتی . خیلی ها به من خرده گرفتن که چرا به اخبار نقل و انتقالات نمیپردازی . من مطمئن بودم که ملوانی که هنوز برای فصل قبلش زیر بدهیه از پس خرید بازیکن برنمیاد .
از نظامی بودن هم فقط اسممون نظامیه امروز باشگاههایی مثل پاس همدان حتی به بازیکن سربازها هم رحم نمیکنن تا چیزی برای عرضه نداشته باشیم . جالب بود دو فصل ژیش بازیکن تیم ملوان رو برای سربازی بردن نیروی زمینی ! باز باید خدا رو شکر کنیم .
این روزها صحبت از جدایی مازیار به گوش میرسه . البته ما به این چیزها عادت داریم و چیز جدیدی نیست . ما باید چراغ ملوان رو به هر ترتیبی شده روشن نگه داریم مطمئن باش وضعیت ملوان هم عوض میشه و نوبت ما هم میرسه تا یه خورده با ژولمون عرض اندام کنیم .
آبای روح سیروس کبیر پشت ملوانه .... ایران ملوان . استادیوم رو جهنم تیمهای دیگه میکنیم .
جدایی مازیار زارع هافبک محبوب انزلیچیها برای ملوان معنای ویژهای هم دارد. جدایی زارع به معنای جدایی تنی چند دیگر از مهرههای اصلی این تیم نیز میتواند باشد. ملوانان به ضرب قول و وعده چنین بازیکنانی را حفظ کرده بودند و طبیعی است که وقتی بازیکن فوتبال بیش از چند سال فرصت برای استفاده از استعداد و توانایی خود ندارد به فکر خود نیز باشد. زارع به اندازهای که ملوان برای پروردن او زحمت کشید به ملوان خدمت کرد و جدایی او فقط ناشی از طبیعت فوتبال است اما آیا ملوانان، مدیران نیروی دریایی و مؤسسه جدیدی که احتمالاً به عنوان اسپانسر و شریک باشگاه ملوان در این باشگاه نقشآفرینی خواهند کرد از جدایی زارع و احتمالاً جدایی چند مهره دیگر درس خواهند گرفت؟! قیمت فوتبال و باشگاهداری در فوتبال ایران معلوم است و اگر باشگاه ملوان نخواهد و یا نتواند متحمل این هزینه شود بیتردید به دسته پایینتر سقوط خواهد کرد. نگاهی به فصل نقل و انتقالات جاری فوتبال حاکی از این واقعیت است که اکثریت قریب به اتفاق تیمهای لیگ برتر در حال ترمیم و جذب بازیکنان جدید و اثرگذار هستند و در این میان ملوان فقط یک استثناء است. ملوان تیمی است که همه در حال رفتن از آن هستند و این ناگوارترین اتفاق برای شهری است که باید آن را چشمه جوشان فوتبال دانست. به نظر میرسد در صورتیکه همین روند بر ملوان حاکم باشد این تیم باید خود را برای سالها و سالها زندگی در لیگ یک آماده کند و چه بسا پس از چند سال به دسته پایینتر سقوط کرده و سپس به یک مدرسه فوتبال تبدیل شود! نیروی دریایی ایران حتی برخلاف سایر دستگاههای نظامی و انتظامی که در کار باشگاهداری فعال هستند، کمترین میزان بودجه را به فوتبال ملوان اختصاص میدهد و بدیهی است که با چنین سیاستی همه سالها بهترین دستپروردههای ملوان با پایان قرارداد از این باشگاه جدا میشوند و به جایی میروند که بتوانند زندگی خود را تأمین کنند. در این میان باشگاه ملوان هم از کنار انتقال بازیکن به سودی دست پیدا نمیکند، چرا که حتی در اینباره نیز برنامه و روش مدونی را دنبال نمیکند. آنچه بر جا میماند نارضایی فوتبالدوستان انزلی و سایر شهرهای گیلان است که ملوان را برنده میخواهند اما هر روز نسبت به روز پیش آن را ضعیفتر و شکستپذیرتر مییابند. آنها که ملوان را یک مدرسه فوتبال فرض کردهاند و بیتوجه به مسایل فوتبال حرفهای در ایران به راه خود میروند از کارکردهای اجتماعی ملوان غافل هستند و نیز نمیدانند که ملوان به این ترتیب و با توجه به روند گرانتر شدن فوتبال در ایران در مسیر نزول قرار خواهد گرفت. مسألهای که باید آن را یک غلط تاریخی نامید. ملوان در صورت نزول و سقوط حتی دیگر قدرت بازیکنسازی نخواهد داشت. چرا که بازیکنان جوان ملوان به دلیل بازی در سطح برتر فوتبال ساخته و پرداخته میشوند
مازیار زارع را دیگر با بازوبند کاپیتانی ملوان نمیبینیم، او دیگر پیراهن سفید و سورمهای ملوانها را نمیپوشد اما زارع، ملوان را فراموش نکرده است که اگر فراموش میکرد، این جمله را به زبان نمیآورد:<هیچ مسؤولی ملوان را دوست ندارد.> این کلیدیترین حرفی بود که کاپیتان میتوانست به زبان بیاورد، این سخن از دل برآمده همه انزلیچیهاست.> زارع پریشب به اصفهان رفت تا مذاکرات اولیه را با باشگاه سپاهان انجام دهد و سپس دیروز در تهران پای میز مذاکره با پرسپولیسیها نشست اما او به جای آن که از قرارداد جدیدش چیزی بگوید، حرفهای دیگری دارد:<نزدیک به یک ماه بدون قرارداد با ملوان تمرین کرد ولی هیچ کس را ندیدم که بیاید و به وضعیت ملوان سر و سامان دهد.> جملات مازیار درباره ملوان را باید طلاکوب کرد:<مردم انزلی چه گناهی مرتکب شدهاند که باید در حسرت بهبود وضعیت تیمشان باشند. تا پایان عمرم باتمام وجود ملوان را دوست دارم اما تا کی باید منتظر بمانم که مسؤولان به داد تیم ما برسند؟> مازیار از ته دل و بازبان قلب خود حرف میزند، صادقانه و پاک. او مسایلی را مطرح میکند که اگر گوش شنوایی باشد، شنیده میشود و اگر شنیده شود ملوان به یک قدرت درجه اول تبدیل خواهد شد. مازیار انتقاد دارد. بیدلیل نبود که انزلیچیها، کاپیتان جدید خود را <مازیار قایقران> صدا میزدند. مازیار حالا نشان میدهد که مثل قایقران توجه ویژهای دارد به مردم شهرش و به مشکلات خانمانسوز ملوان. <من انتقاد دارم! چرا هیچ مسؤولی در گیلان به فکر ملوان نیست، آنها نمیخواهند تیمداری کنند. چرا مجتمع تجاری ستاره شمال نباید برای حمایت از ملوان پیشقدم شود؟ در این باشگاه فقط احمد دنیامالی و محمد احمدزاده بار سنگین مسؤولیت را بر دوش میکشند اما مگر باشگاهداری با دو نفر ممکن است؟ این روش درستی برای باشگاهداری نیست.> مازیار زارع از انتقاد دست برنمیدارد و انتقادات او چه دلنشین است:< نمیگویم نباید به تیم پگاه رسیدگی شود اما تیم اول گیلان، ملوان است. مردم تا کی باید بابت اوضاع خراب ملوان نگران باشند. تعدادی از همین مردم به زور پول خرید بلیت بازیهای ملوان را تهیه میکنند. نیم فصل اول ملوان اوج گرفت و مردم شاد شدند ولی آقایان نتوانستند بزرگی ملوان را ببینند و این تیم را ناکام کردند.> مازیار آیا برای جدایی از ملوان با احمدزاده مشورت کرده است؟ <از خجالت نتوانستم تصمیمم را به او بگویم اما چارهای نداشتم. من هم زندگی دارم. این تصمیم را گرفتم تا بلکه مسؤولان به خود بیایند و فکری به حال ملوان بکنند.>حرف آخر کاپیتان زارع که انزلیچیها هیچگاه او را از یاد نخواهند برد، این است:< از همه مردم بندرانزلی عذرخواهی میکنم، مرا ببخشید که از ملوان میروم. حق مردم انزلی این نیست که این بیتوجهی مسؤولان را تحمل کنند.> حرفهای مازیار نشان از درایت کاپیتانی دارد که انزلیچیها عاشقانه دوستش میدارند. در سالهای اخیر بسیاری از ستارههای ملوان رفتند ولی کدام یک از آنها اینچنین از جدایی خود رنج بردند و مسؤولان را از خواب بیدار کردند؟ بله، به راستی که هیچ مسؤولی ملوان را دوست ندارد.
نجابت از سر و روی او میبارد. همان نجابتی که خاص تیم ملوان است. آیا چون این بچهها- تمام ملوانیهایی که قشنگترین پیراهن فوتبال جهان را بر تن میکنند- این همه ساکت و بیآزار هستند، ملوان هم تیمی شده است به این نجابت یا چون ملوان تیمی است نجیب، بچههای تیمش- از جمله مازیار زارع- این همه محجوب و این همه سر به زیر و قانعند. مازیار باید در تیم ملی ایران هم بازی کند اما اخلاق او، ساکتیاش و سکوتش بلای جان او و بلای جان بازیاش شده است. زارع برای این که پیراهن تیم ملی را بپوشد- که این حق تیم ملی است- باشگاه عوض نکرد اما برای آن که بیفکران به فکر وادارد، سختترین تصمیم همه عمرش را گرفت. آیا او <دل> خود را نکشت؟ مثل سیروس، آیا مازیار دوست داشتنیترین دلیل در زندگیاش را نادیده نگرفت تا بلکه یک نفر که آن بالا نشسته باشد، ملوان را ببیند و ملوان را دوست بدارد؟ مازیار سپاهان را انتخاب میکند یا پرسپولیس را؟ او زردپوش میشود یا به پیراهن قرمز تمایل نشان میدهد؟ مسأله نه این است و نه آن است و نه آن دیگری. اصل ملوان است و همه چیز برای بچههای شمال قوی سفیدانزلی است. آیا کسی هست که قو را برای خرامیدنش، برای اژدهاوار دنبال حریفان کردنش دوست بدارد؟ ملوان را از روزی دیدهایم که تیم شیلات از دل تیم <گیو> خارج شود، مظهر فوتبال شمال ایران شد. فوتبالی که بعدها وقتی آژاکس را دیدیم و هلند را شناختیم، تازه فهمیدیم که چه شباهتی دارد به این فوتبال. بهمن صالحنیا را فراموش نمیکنیم که جای او روی تخم چشمان ما است. علی نیاکانی، غفور جهانی، عزیز اسپندار را از یاد نمیبریم که اولین و بلکه آخرین سهتفنگدار واقعی فوتبال ما بودند. سیروس را همیشه در دل خود داریم، چرا که سیروس بود و قایقرانی نه اسم که صفت او. و حالا رسیدهایم به مازیار. آیا این بزرگ با تصمیم شجاعانه و <دل کشانهاش> میتواند بیتصمیمهای بیدل را متوجه شاخصه اول فوتبال شمال ایران کند؟ آیا دلی برای ملوان میتپد؟ آیا حداقلهای لازم برای آن که <مازیار> دلش را در شهرش جا نگذارد، فراهم میشود؟ خوشبین و امیدواریم
سخه چاپی از این متن ارسال به دوستان
واقعیتهای زندگی حرفهای
تفاوت 200 میلیونی پیشنهاد مالی سپاهان با ما، سبب شد تا نتوانیم زارع را در تیم نگه داریم. سعدا... پورطهماسبی که در صدایش، غم بزرگی موج میزند، در توضیح خبر مذاکره مازیار زارع با سپاهان راستش را میگوید: شنیدهام که سپاهان برای یک فصل حضور بین 300 تا 350 میلیون تومان به زارع پیشنهاد داده است که این رقم 200 میلیون تومان بالاتر از پیشنهاد ملوان بود و طبیعی است که بازیکن جوانی چون زارع برای آینده بهتر زندگیاش این پیشنهاد را قبول کند. و بعد یک قدرشناسی صمیمانه: ما از تلاشهای مازیار زارع در تیم ملوان راضی هستیم ولی نمیتوانستیم او را به زور در ملوان نگه داریم، در هر صورت رقم پیشنهادی سپاهان به هیچ عنوان با معیارهای باشگاه ملوان جور در نمیآید. پورطهماسبی به تکرار حرفهای <دل> مازیار میپردازد: با توجه به جایگاه مردمی باشگاه ملوان باید حمایت بیشتری از سوی بخشهای مختلف شهرستان و استان صورت گیرد، البته وضعیت مالی نیروی دریایی نیز در راستای رسالت و سیاستهای کاری خودش بسیار خوب است اما، در این بودجه چیزی برای رقمهای نجومی فوتبال حرفهای دیده نشده است. ملوان چگونه میتوانست زارع را برای خود حفظ کند وقتی هنوز بخشی از مطالبات بازیکنان و مربیان ملوان از فصل پیش باقی مانده است اما وجهی برای پرداخت آن موجود نیست. به همین دلیل جذب بازیکن جدید نیز در سطح باشگاه مقدور نیست و تعدادی از بازیکنان ملوان نیز به سمت باشگاههای دیگر تمایل دارند. یا مکن با فیلبانان دوستی! یا نکن با فیلبانان دوستی! اوضاع فوتبال ما که از حرفهایگریهای بالا بردن نرخ تورم آن را بلد است، همین است. یک تیم، <عزیزدردانه>های خودش را، تقدیم تیمهای دیگر میکند، به این دلیل که کسی نیست که این تیم را دوست
مازیار پولکی نیست
بهتره اینقدر نامید نباشید
به نظر من ملوان امسال فقط دو بازیکن از دست داده
بعضی سالها ملوان تا هشت بازیکن را هم از دست می داد
وباید مواظب باشید بیشتر از این بازیکن از دست ندید
آسمون به زمین که نیومده وضعیت فجر و برق واستقلال اهواز اصفناک است.
ولی در مورد بی لیاقتی مدیریت ملوان موافقم.چون فوتبال انزلی با ان همه
استعدادی که دارد باید تا روز آخر برای سقوط نکردن حرص بخورد
این نیروی دریایی که خیلی بی غیرت است
این همه صرف هزینه های نظامی می کند اون وقت که نوبت به ملوان می رسد پولش به ته میکشد.
بازم می گم.نا امید نباشید اگر همه ملوانیها عین تو نامید باشن
ملوان را سال دیگه باید در کنار سپیدرود در لیگ دسته یک ببینیم
که هرگز چنین اتفاقی را دوست نداریم ببنیم.
چون ملوان را هم دوست دارم.مثل تو نیستم که برای سقوط تیم هم استانیم لحظه شماری کنم.
راستی تیم ملوان در رشت شعبه آموزش فوتبال دارد و بدجور
مردم را تیغ می زند.
آخه کی تو این دور زمونه ۱۰۰هزار تومان در ماه به خاطر ثبت نام فرزندش تو آموزشگاه ملوان دارد.