یاد تو

یاد تو

 

هیچوقت اون خبر از یادم نمی ره.روزی که تو خیابان گلستان قدم می زدم برای رفتن به کلاسهای ترم چهارم پس از نوروز آماده می کردم و شنیدم که از بین ما رفته ای.

خیلی بچه بودم که تو همه چیز ملوان بودی.8-9سالم بود که بازیهای تو با پیرهن ملوان منجر به قهرمانی در جام حذفی شد.گلهای تو و ممی را در فینال اون سال هنوز به یاد دارم که خیبر را بردیم و قهرمان تنها تورنمنت رسمی کشور شدیم.

اولین بازی ملیت رو کاملا به یاد دارم.تیمی به نام دینامو درسدن از آلمان شرقی به ایران آمد که ماتیاس سامر معروف هم به عنوان یار جوان اون تو زمین بود.مربی تیم ملی رو به یاد ندارم ولی شوت 40 متریت همه را قانع کرد که دوره احدی و مختاری فر و فرکی و.. به سرآمده.

کم کم همه چیز تیم ملی هم شدی.پروین با اون غرور خاص و فرهنگ خاص تیمداری تو رو همه کاره تیم کرد.سر کردن با تیمی که محرمی و کرمانی مقام و عابدزاده و... تو اون بودن کار هر کسی نبود ولی تو هم برای دهداری و هم برای پروین عصای دست شدی.پروین با درخشش و میانداری تو تیم را قهرمان پکن کرد و با گلی که فقط از عهده خودت بر می آمد کره را حذف کردیم.

تا اینکه اون اردوی لعنتی و محرومیت تو رو از تیم ملی دور کرد.چند سال بعد بازیکن مربی کشاورز شدی.کشاورزی که با کلی ملی پوش و کله گنده بسته شده بود با گده چندان موفق نبود و با جوانگرایی تو رو مربی کرد.پرسپولیس 72 رو همه به یاد دارند که با آوراژ از 4-3 گل همه را می برد و دایی و پیوس رقابت تنگاتنگی در اون تیم برای کسب مقام آقای گلی داشتن.تیم تو با مشتی جوون مثل داووی و طهماسبی و باقری(که مامور مهار دایی کرده بودی)روی سانتر تو قلعه تسخیر نشدنی عابد زاده رو شکست .

کم کم از همه بریدی بندر عباس کجا و تو کجا مربی گری در لیگ دسته پایین تر و ...

تا اینکه اون تصادف پس از صدقه انداختن در امام زاده هاشم تو رو از ما گرفت.شنیدم فوتبالدوستای رشت می خواستن در مسیر تشییع جنازه ات از رشت تا انزلی پای پیاده تو رو به انزلی چی ها تحویل بدن تا خصومتها و تفکرات رقابتی کنار بره،ولی به خاطر مسائل امنیتی و ترافیکی عملی نشد.رفتن تو برای همه غمناک بود.

نمی دونی فوتبال با پول چقدر فرق کرده.کسانی در راس تیمهای اول این مملکت هستند که خیکشان را از فرط چاقی نمی تونند بخارونن.

ذخیره های تو الان کلی منصب و مقام دارن.قلعه نوعی چند ماهی مربی تیم ملی بود.استیلی مربی پر طرفدار ترین تیم ایرانه.بهمن خان به لیگ 2 رفته تا آخرین سالهای مربی گری رو بی استرس لیگ برتر و هیاهوش سپری کنه.ممی یار همیشگی و هماهنگ تو مربی جوانان و برق و حالا هم زمان ملوان و تیم ملی شده.رشتی ها علاوه بر سپید رود بجای استقلال رشتُ یک تیم متمول و پول دار دارن.

اگر تو بودی ممکن بود وضع ملوان از این هم بدتر باشه ولی حداقل مثل دایی ناکامی ها و انتقاد رو با گذشته های پر افتخارت کمرنگ تر می کردی.

در خاطرات فوتبال عید فقط حرف تو بود و یاد تو بود.

راستی ملوان بعد یک نیم فصل که پدیده بود حالا به قول پگاهی ها در سراشیبی قرار گرفته و از خواب زمستانی بیدار نشده.

هنوز به تو می نازیم هن.ز منتظر جانشینی برای تو هستیم که حداقل نیمی از توانایی های تو رو داشته باشه.نادر عزت اللهی خیلی زود اسیر حاشیه رفتن و نرفتن شد.محمود فکری خیلی زود کنار رفت.حمید محمدیان اصلا با تو قابل قیاس نبود.اصغر شیر پور خیلی سعی می کرد مثل تو استیل بگیره .این اواخر پژمان نوری بد نبود ولی به پگاه رفت(مفهومش برای ما جر خیانت نیست،مثل عشوری زاد) تازه استیل و فیزیک تو کجا و پژمان کجا.الان مازیار برای ما همه چیزه ولی به خاطر مصدومیتها و اردوی کذایی تیم ملی کمتر با ما هماهنگ میشه.

خداحافظ سیروس انزلی خداحافظ سیروس گیلان خداحافظ قایقران آسیایی

 

نظرات 5 + ارسال نظر
SHADMEHR شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:01 ب.ظ http://TERME.WORDPRESS.COM


BE YADE SIROUS GHAYEGHRAN

PISHAM BIA

KHOSHHAL MISHAM

ارس شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:24 ب.ظ http://www.shirinfarazkms.blogfa.com

درود بر مردم خوب انزلی.درود به روح بلند سیروس قایقران و راستین عزیز. یاد سیروس قایقران گرامی باد.سعید جان سلام مرسی از اینکه همیشه سر میزنی عزیز.آقا ملوان هم داره ما رو نا امید میکنه ها!ما باید بازی کن بومی رو زودتر تزریق میکردیم ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیریم تازست!

مهیار یکشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:39 ق.ظ

مرسى،دمت گرم ،خیلى قشنگ و احساسى بود،روحِ سیروس شاد و یادش گرامى..

عیسی یکشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:00 ق.ظ

سلام
ملوان رو دوست دارم.چون تیم خوب و جوونی داره
فقط لطف کنه به پرسپولیس ببازه

باختنش رو که می بازه در این شک ندارم.ولی امیدوارم آبرو ریزی نکنه.همه چیزبا این بازیهای افتضاح زیر سوال رفته

قوی سپید یکشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:05 ب.ظ

سعید عزیز نوشته ات خیلی قشنگ بود آبای جات جمعه خیلی تو سالگرد کاپیتان سیروس خالی بود داداش مردم انزلی ثابت کردند که فقط قهرمان زنده رو عشق نیست شهر بوی سیروس رو می داد پوستر های بزرگش سرتاسر شهر رو گرفته بود عکسش پشت شیشه های بیشتر ماشین ها بود جمعه مسجد شهدای کلویر جای آدمایی بود که هنز بعداز ده سال اسطوره شون رو فراموش نکرده اند
.....آره داداشی جات خیلی خالی بود....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد